گلهای یاسِ خاطرهام پژمرد
وقتی لباس مِشکی روی بند
از دست باد داشت کتک میخورد…
خواندن بعدی
همانند یک قطره ی آب که آن را نوشتند در لا به لای سفرنامه ی رود به زیر درختان یک جنگل سبز در اندیشه ی وصل دریا روانـم و در فکر یک آبی ِ بیکرانم… برای رسیدن …