داری با بچهی یک سالهات بازی میکنی. دنبالش میکنی، فرار میکند؛ با هیجان. در یک گوشهی دیوار گیرش میاندازی و دیگر راه فراری ندارد. یک لحظه میترسد. داشت بازی بازی از تو فرار میکرد، اما حالا جدی جدی از تو میترسد. از تو میترسد ولی وقتی چارهای نمیبیند، به طرف تو فرار میکند! او فطرتش پاک است، پس میرود در دل ترس.