شنیده‌ای که از قدیم می‌گویند حرف زدن بادِ هواست. یعنی حرف زدن را همه بلدند. اما این‌که آن حرف‌ها را …
خانه مجازی صادق کریمی مقالات.
چند وقت پیش یه مرد حدودا شصت ساله‌ای که دستش توی کار خیر بود، اومد پیش من و گفت یه …
سکانسی در یکی از قسمت‌های سریال بازی تاج و تخت هست که خیلی دوستش دارم. بارها نشسته‌ام و این سکانس …
چه بلایی سرم آمده بود که دیگر حتی حوصله‌ی خواندن متن یک استوری را هم نداشتم. اگر توییت بلندی می‌دیدم …
صبح آمد و دید سر میز دلخواه او نشسته‌ام به کار کردن. گفت: چرا این جا نشستی؟ گفتم: خب، زودتر …
یکی از نشانه‌های ناپختگی یک آدم این است که دائماً می‌خواهد به شما چیزی را که بلد است آموزش دهد. …
یه بیزینس‌من به‌م گفت؛ تو می‌تونی با توجه به توانایی‌هایی که داری، نقش «جوکر» رو توی یه سازمان ایفا کنی! …
از خواب بیدار می‌شوم و ساعت ۸ صبح است. صبحانه را خورده نخورده از خانه می‌زنم بیرون تا زودتر برسم …
ق.ن: ببخشید، ولی این نوشته ممکن است تصورات شما را نسبت به خداوند تغییر دهد. اگر این به مذاق‌تان خوش …
آخرِ جاده‌ی آسفالت می‌خورد به جاده‌ی خاکی، و من باید آن راه را پیاده می‌رفتم تا برسم به یک کارخانه. …
شب‌های ادبیات