هوای ابری ، و سرد . چشمه ای از کوه آمده بود پایین و می رفت که می رفت . صخره های متصل به کوه ، از سه طرف ما را احاطه کرده بودند . توی دل یکی از صخره …
خانه مجازی صادق کریمی مقالات.
خواسته یا ناخواسته ، توی اتوبوس نشسته ، راهی شده بودیم به ازنا – از شهرستان های استان لرستان – . به همراه دوتا رفیق لرستانیمان – عباس و مرتضی – ؛ دو تا رفیق ساده و باحال دوران سربازی …
گاهی وقت ها دست و دل آدم به هیچ کاری نمی رود . حکایتی که من می نویسم ، با …
شب بود و طوفان می آمد . ابرها ضجه می زدند . و بارانی می آمد آمدنی ! همه ی …
شبهای ادبیات