خانه مجازی صادق کریمی مقالات.
روز دومِ ساختن بود. دیروز فقط توانسته بود دو ردیف بلوک را بیاورد بالا. کره و عسل صبحانهی کژال بهش …
یک بار دیگر صفحهی موبایلش را روشن کرد و به عکس زیبای او نگاهی عمیق انداخت. یک لحظه همهی خاطرات …
ابرها، رفتهاند و روی سبزهها، خاطرات خیسشان به جای مانده است...
یه لقمه محبت با نون و پنیری، برات میفرستم یه کم جون بگیری...
شبهای ادبیات