از هر چه میرود سخن دوست خوشتر است
چشمت خوشست و بر اثر خواب خوشترست
شب فراق که داند که تا سحر چند است
هر که دلارام دید از دلش آرام رفت
وقتی دل سودایی میرفت به بستانها
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
سلسلهٔ موی دوست حلقه دام بلاست

دختر کوچولو نشسته بود و خیلی قشنگ داشت بازی میکرد. حواسش به من نبود. برای خودش خوش بود و با خودش حرف میزد. کنارش نشسته بودم و داشتم از شیرین کاریهایش لذت میبردم. لبخند نشسته بود روی لبهایم و دوست …

شاید به هر دلیلی بخواهید از دوست صمیمیتان کنارهگیری کنید. مثلا همان دوستی که 1300 کیلومتر با شما فاصله دارد و هفتهی پیش، در حالی که حقیقتا دلتنگ او بودهاید، در پیامی به او گفتهاید که «کاش همین حالا همین …
پروفایل های اجتماعی