خانه مجازی صادق کریمی مقالات.
سلسلهٔ موی دوست حلقه دام بلاست
دختر کوچولو نشسته بود و خیلی قشنگ داشت بازی میکرد. حواسش به من نبود. برای خودش خوش بود و با …
شاید به هر دلیلی بخواهید از دوست صمیمیتان کنارهگیری کنید. مثلا همان دوستی که 1300 کیلومتر با شما فاصله دارد …
اگر چیزی برایتان هیجان انگیز است، سعی نکنید آن را تحت کنترل درآورید. چیزی اگر شورانگیز است، به تجربه کردنش …
آخر شب بود که برای یک کار واجب از خانه زدم بیرون. ماشین نداشتم. آن موقع هنوز خبری از اسنپ …
سه تا نیم وجبی گوشهی خانه با بالشتها خانهی کوچکی درست کرده بودند و اسمش را گذاشته بودند «خانهی تنهایی.» …
اومد پیش من نشست. گفت: میدونی لیلا چرا اینقدر تو خودشه؟ دمغه. چون پسری که اون رو میخواسته، وقتی که …
قفسهی سینهام درد گرفته بود. فکر میکردم کروناست. رفتم آزمایش دادم؛ منفی بود. گفتم شاید حساسیت دارم به مواد ضد …
یک روز ماهی کوچکی به ماهی پیری رسید. گفت: «راه اقیانوس از کدام طرف است؟» ماهی پیر با تعجب گفت: …
شبهای ادبیات