نام امروز را گذاشتهاند سالروز آزادسازی خرمشهر.
بله. چهل سال پیش خرمشهر آزاد شد، اما آیا امروز نیز خرمشهر پس از چهل سال آزاد است؟ من میگویم رهاست.
خرمشهرِ امروز، یا بهتر بگویم؛ خوزستان امروز، با «سیاست» جمهوری اسلامی و به «عمد»، هنوز پس از چهل سال، محروم است. اما مثل امروز، صدا و سیما پُز دلاوران آن روزها را میدهد!
مگر خرمشهری که در بیابانهای اطراف آن شعله چاههای نفتش شبانه روز روشن است، خیلی سخت است آباد کردنش؟ خیلی بزرگ است؟…آهان…«مصلحت» نیست!
به قول دوستی؛ «خرمشهر را خدا آزاد کرد، اما کسی آبادش نکرد!»
شاید باید مردمانش را دور از آبادانی نگاه داشت که همیشه خودشان را محتاج حاکمانشان ببینید و به سرشان نزند که روزی طغیان کنند و جدایی طلب شوند و فیلشان یاد هندوستانِ عراق را کند!
اینکه اینگونه از محرومیت خوزستان میگویم، سالها در خیلی از کوچه پس کوچههایش رفت و آمد داشتهام. البته الآن بروید و ببینید که خوزستانیها و خرمشهریها، «دفاع مقدس زده» شدهاند! و از بس هوایشان را داشتهاید، به کل فرهنگشان تغییر کرده است!
روزی جناب «مدرّس» گفت که «سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ما.»
خب، وقتی سیاست ما عین «دیانت ما» باشد، همین میشود دیگر. چون دیانت ما که دیانت درست و حسابی نیست. دیانت ما که نه، دیانت همانها!
جملهی اشتباه جناب مدرس را اصلاح میکنم؛ سیاست ما باید عین سیاست آزادمردان جهان باشد، حتی اگر دیانت نداشته باشیم!
خواندن بعدی
ابرها، رفتهاند و روی سبزهها، خاطرات خیسشان به جای مانده است...