انقلاب مخملی صادقآثار, اشعار19 اسفند, 1388 بازی بَراندازی راه انداخته ای با چشمان مخملینت که در من انقلابی کرده اند و هر روز مرا به آشـــــــوب می کشند! شعرشعر سپیدشعر نو
خاطره باران صادقآثار, اشعار30 فروردین, 1399 ابرها، رفتهاند و روی سبزهها، خاطرات خیسشان به جای مانده است...ادامه خواندن
فصلها صادقآثار, اشعار16 خرداد, 1387 باران بهار بر درختان بارید هی تابستان بر همه گرما پاشید وقتی که به روی شاخه ها برف نشست پاییز در آغوش زمستان خوابیدادامه خواندن