خیال صادقآثار, اشعار13 آذر, 1386 دوباره با خیال ِ تو چه بی قرارم امشب نمی گذاری که بخوابم امشب بغض شدی میان ِ راه گلویم نشسته ای تو را چگونه بشکنم؟ تو را چگونه ببارم؟ . . . ابر ِ بهارم امشب نمی گذاری که ببارم امشب… ترانهشعر
عاشق… صادقآثار, متن ادبی21 مهر, 1386 شب بود . عاشق ، اول ِ جاده نشسته بود – تنها – ، و بقچه ای کنارش . شب … ادامه خواندن
برای نگاه معصومانهات صادقآثار, اشعار3 شهریور, 1390 یه لقمه محبت با نون و پنیری، برات میفرستم یه کم جون بگیری...ادامه خواندن
همانند یک قطرهی آب صادقآثار, اشعار23 تیر, 1387 همانند یک قطره ی آب که آن را نوشتند در لا به لای سفرنامه ی رود به زیر درختان یک جنگل سبز در اندیشه ی وصل دریا روانـم و در فکر یک آبی ِ بیکرانم… برای رسیدن … ادامه خواندن
خاطره باران صادقآثار, اشعار30 فروردین, 1399 ابرها، رفتهاند و روی سبزهها، خاطرات خیسشان به جای مانده است...ادامه خواندن