انقلاب مخملی صادقآثار, اشعار19 اسفند, 1388 بازی بَراندازی راه انداخته ای با چشمان مخملینت که در من انقلابی کرده اند و هر روز مرا به آشـــــــوب می کشند! شعرشعر سپیدشعر نو
خاطره باران صادقآثار, اشعار30 فروردین, 1399 ابرها، رفتهاند و روی سبزهها، خاطرات خیسشان به جای مانده است...ادامه خواندن
معاصر خوانی | درد دوستی کجا؟ صادقآثار, شبهای ادبیات11 مهر, 1403 دردهای من، جامه نیستند، تا ز تن در آورم...ادامه خواندن
خوش به حال بچه های پاپتی صادقآثار, اشعار25 اردیبهشت, 1385 بچه های پاپتی توی کوچه، روی خاک روی سبزه، توی پارک شادمانه می دوند و جیغ و داد می کنند … ادامه خواندن